دنیا دیگر به لانه ی ماران شبیه نیست، خود ماری است که با عضلات متراکمش، تمامی استخوان های مان را در خود پیچیده. گاهی بعضی مان از شدت درد ضربه ای می زنیم و گاهی بعضی هامان نیز تنها مات نگاه می کنیم به خودمان، به دیگری کنارمان، به آسمان و درد را برای خود معنی می کنیم.
و گاهی مات نیستیم، ضربه هم نمی زنیم، در جستجوی راه حلی ایم. به نجات فکر می کنیم و در این جستجوی ذهنی، پرده ای کنار می رود و نگاهی جدید را می بینی که می توانی صیقل اش دهی، تا به کار آید، تا نجات دهد. تا نجات یابی.