۱۳۹۱ بهمن ۲, دوشنبه

روزمرگی


روزمرگی اغلب آدم های معمولی آغشته به واقعیت تلخ گذشتنش است. گذشتنی که حس های چند گانه ی ترس و اضطراب و ناامیدی مدام در آن غوطه ور است.
گذشتنی که روزهای خوب بیست و چند سالگی ات را خرجش می کنی . خرج که شد ، بال بال زدن هایت می ماند و بی تابی برای این همه زمان از دست رفته.

روزمرگی یکنواختی نیست، گذران واقعیت است. واقعیتی کش دار که نداشتن ، ضمیمه ی پررنگ آن می شود.


هیچ نظری موجود نیست: